printlogo

خیلی از خودرو دوستان اهل طبقه بندی خودروها بر اساس معیارهای مختلف هستند. خودروهای ژاپنی را به دوام خوب، آلمانی‏ ها را به مهندسی قوی، انگلیسی ‏ها را به طراحی منحصر به فرد و البته فرانسوی ‏ها را به محافظه‏ کاری می‏ شناسند.
کد خبر : 9951
تاریخ انتشار : 14 بهمن 1394 13:05:00

«مجله ماشین» - سلمان امیدبخش / خیلی از خودرو دوستان اهل طبقه بندی خودروها بر اساس معیارهای مختلف هستند. خودروهای ژاپنی را به دوام خوب، آلمانی‏ ها را به مهندسی قوی، انگلیسی ‏ها را به طراحی منحصر به فرد و البته فرانسوی ‏ها را به محافظه‏ کاری می‏ شناسند. اصولاً ذات خودروهای فرانسوی آرام، نرمال و بدون هیجان است (به جز سیتروئن زانتیا). اما مانند مورد ذکر شده همیشه هم استثنا وجود داشته و اینبار بر خلاف آنچه که فکر می‏کردیم، داستان آزمایش رنو اسکالا هاچ‏بک (مگان هاچ‏بک خودمان) به گونه‏ای دیگر رقم خورد. با ما همراه باشید. 

در یکی از روزهای دلپذیر مهر ماه که هوا کمی به خنکی رفته بود، صبح روز جمعه به همراه عکاس مجله برای دیدن اسکالا به نیاوران رفتیم. شکار این بار ما (که در پیست اتومبیلرانی آزادی با آن آشنا شده بودم) به رنگی قهوه‏ای موکا کم و بیش جلب توجه می‏کرد. به خصوص اینکه این رنگ خاص در هر زمان از شبانه روز به‏گونه‏ای جلوه می‏کرد.

مالک خوش قول از ما زودتر به محل قرار رسیده بود. قبل از هر کاری مکانی را برای عکس‏برداری انتخاب کردیم. یک خانه با دیوار کاهگلی قدیمی که با برگ‏های سبز و زرد، صحنه‏ای کلاسیک را پدید آورده و برای تکمیل شدن اسکالا را کم داشت!

خاطرم هست که یکبار در اتوبان همت، بخش جلویی این خودرو را با کپچر خوش تیپ و دلربا اشتباه گرفته بودم، گرچه به زیبایی آن نمی‏رسد اما چاشنی هیجان را به اندازه کافی با خود به همراه دارد، به خصوص اینکه لوگوی دوست داشتنی و لوزی شکل در جلو پنجره، ابعاد مناسب‏تری نسبت به فلوئنس و یا کولئوس دارد. حال به این مورد ترکیب زیبای چراغ‏ها و سپر خوش ترکیب را بیفزایید تا اسکالا کاملاً اروپایی جلوه کند. 

قوس و پف‏های گلگیر در حد تعادل است، نه خیلی لاغر و نه خیلی عضلانی. با اینکه سعی می‏کردم به خود تلقین کنم که اسکالا شبیه خودروی دیگری در این کلاس نیست، اما باز هم نمای آن در جلو یادآور فورد بود. خطوط ترسیم شده جلویی و پف‏های آن مناسب و زیبا بوده و مطمئن هستم که حتی اگر کسی علاقمند به برند رنو و خودروهای این کلاس نباشد، باز هم به آن توجه خواهد کرد. 

به سراغ نمای جانبی می‏روم، ابعاد درها با توجه به کلاس هاچ‏بک، بزرگ بوده و زاویه مناسبی برای ورود و خروج فراهم کرده است. خطوط ساده و البته وجود اسکرت‏های زیر در، جلوه متفاوتی به اسکالا داده و به این مورد رینگ‏های نسبتاً زیبا و ابعاد مناسب چرخ‏ها را نیز اضافه کنید. 

به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»، یکی از نکاتی که در ترکیب ستون A به خودرو زیبایی خاصی القاء می‏کند، آینه‏های جانبی نه بزرگ و نه کوچک هستند. چراغ راهنمای روی آینه حس بهتری به نمای جانبی خودرو می‏دهد. ستون C خمیدگی و شیب ملایمی داشته و شاید تصور کنید که نمای پشتی خودرو به اندازه جلو جذاب و اروپایی است. اما بر خلاف آن چراغ‏های عقب ساده بوده و ابعاد بزرگی داشته و به نظر می‏رسد اسکالا آن را از خودروی دیگری قرض گرفته است! 

از دردسرهای یک خودروی هاچ‏بک همانا شیشه عقب کوچک است، هرچند این مورد در اسکالا کم و بیش وجود دارد، اما ابعاد آن معقول و مناسب به نظر رسیده و هماهنگی خوبی با ترکیب چراغ‏های ساده عقب دارند. در کل و با توجه به لوگوی رنو و نوشته اسکالا در زیر آن، به این نتیجه می‏رسیم که با خودرویی نه مدرن و نه محافظه کار سر و کار داشته و در زمینه طراحی بدنه نمره قبولی می‏گیرد. 

برای آزمایش جاده به پیشنهاد یکی از رانندگان حرفه‏ای کشور، تصمیم گرفتیم به لواسان رفته و در پیچ و خم گاهی در مسیرهای مستقیم، اسکالا را به چالش بکشیم. به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»، ابتدا نظر ایشان را در مورد اسکالا پرسیدم، جوابی دور از انتظار شنیدم: فوق‏العاده و غیر قابل پیش‏بینی! این موضوع برایم کمی عجیب بود، به‏خصوص اینکه از یک موتور 2 لیتری تنفس طبیعی و گیربکس CVT نمی‏توان انتظار معجزه داشت، اما در ادامه همه چیز فرق کرد. 

به آرامی و در مسیرهای شهری، با خودروی تندر 90 خود به دنبال اسکالا بودم. وارد اتوبان ارتش شده و تصمیم می‏گیریم که هر 4 نفر سوار اسکالا شویم. هوا ابری است و هر لحظه باران، آزمایش ما را تهدید می‏کند. گیربکس را به وضعیت تعویض دستی می‏بردیم. اینجاست که اسکالا غوغا می‏کند! سرعت‏ها در سر پیچ‏ها و با وجود تکان‏های شدید از 110 کمتر نبود! 

صدای جیغ تایرها و موتوری که فقط 2 لیتر حجم داشته اما به خوبی با گیربکس کوپل شده، برای هر کسی که رنو را یک خودروی آرام می‏داند، قطعاً شوکه کننده خواهد بود! راننده دست بردار نیست و پیچ‏ها را با مهارت و سرعت طی می‏کند. جالب اینجاست هر بار که فکر می‏کردم نهایت عملکرد اسکالا را شاهد هستم، اما با یک دنده معکوس و فشردن پدال گاز تا انتها تصوراتم را به این سمت سوق می‏داد که اسکالا بر خلاف ظاهرش کاملاً ناآرام است! هر چند برای این شیطنت و ناآرامی هم به چندین سلاح کارآمد و پیشرفته مجهز شده، مانند ترمزهای قوی و در کنار آن سیستم کنترل پایداری مجهز شده که با توجه به سیستم فرمان خوب، هندلینگ و کنترلی نسبتاً دقیق به آن داده است. 

بعد از حدود 10 دقیقه پرتاب شدن به این سو و آن سو! کمی در جاده‏ای خلوت و مسیر مستقیم به خودرو استراحت می‏دهیم. حالا وقت آن است که کمی به خود آمده و فضای داخلی را بهتر بررسی کنم. به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»، از لحاظ ارگونومی باید بگویم که مانند همیشه رنو موفق عمل کرده و کیفیت متریال داخلی در حد مناسب و خوب است. 

از ترمز دستی خبری نیست و دکمه‏ای در کنسول وسط جا خوش کرده است. نشان دهنده‏های آن نیز روند جدید رنو را یادآوری می‏کنند. ای کاش صندلی‏ها کمی گودتر بوده و باز هم‏ای کاش بوق آن تکی نبود و صدای بلندتری داشت! ای کاش‏های من وقتی بیشتر شد که دیدم خودرو نمد در موتور نداشته و لاستیک‏های خودرو دانلوپ هستند. 

در هر صورت مجدداً به همان سبک و سیاقی که به لواسان رفته بودیم، به سمت تهران برگشتیم! این بار سوار بر خودروی خود هستم که باران شروع به باریدن می‏کند و در عرض کمتر از یک دقیقه سیل جاری می‏شود. اما بعد از مدتی که بارندگی قطع می‏شود، مناسب‏ترین زمان برای عکاسی در حال حرکت است. 

حقیقتاً ترکیب رنگ اسکالا با آن حال و هوای ابری و درخشش برگ‏های درختان و خیابان خیس هیجانی نوستالژیک را به ما منتقل می‏کند! حسی از یک خودروی هاچ‏بک که همین چند دقیقه قبل مشغول درنوردیدن آسفالت و جیغ کشیدن در پیخ و خم‏های جاده بود! سرانجام برای تشکر و خداحافظی توقف می‏کنیم. به قول یکی از همراهان، 4 سرنشین در خودرو بودیم و لاستیک‏ها نیز کارآمد نبودند، شما به عملکردی که امروز از اسکالا دیدید 30 درصد اضافه کنید! 

نگارنده حدود 2 سال را در شرکت رنو پارس مشغول به کار بودم و همگان من را به عدم وفاداری و تأیید مدل‏های لوکس و گران قیمت رنو محکوم می‏کردند، اما باید صادقانه اعتراف کنم که اسکالای بی‏حاشیه نظرم را کاملاً تغییر داده است.

جالب اینجاست که مالک خودرو بعد از انجام تحقیقات مفصل اسکالا را با اطمینان خاطر انتخاب کرده است. اگر شما طالب عملکردی فراتر از خودروهای هم رده از لحاظ قیمتی بوده و هیجان رانندگی را به لیست تجهیزات ترجیح می‏دهید، انتخاب اسکالا را بر اکثر مدل‏های کره‏ای و صد البته چینی مقدم بدانید. (هر چند داستان انتخاب تویوتا موضوع دیگری است.)

در کنار اینها تعهدات وارد کننده را برای فروش و خدمات پس از فروش فراموش نکنید البته اگر در این گستره قیمتی مایلید به بازار دسته دوم سری زده و هیجان، لوکسی و کمی چاشنی اسپرت را فراهم کنید، خودروهایی مانند تویوتا آریون 2011 و هیوندای آزرا 2009 در انتظار شما هستند! 

در پایان از آقای «امیر علی ورسنج ور»، مالک محترم خودرو و از همکاری آقای «بهروز شریفیان» کمال تشکر را داریم.

 

عکس: سید علی موسوی